برزخ

 بعدهادر اتاق پدر بزرگم صندوقچه ای رو دیدم،

ک فقط چند عکس در اون بود،عکس زنی

ک شبیه  به جوانی مادربزرگم نبود!!

،پیرمرد از بس سیگار کشید مرد!!

،پدربزرگ، من هم زیاد سیگار میکشم

برای رسیدن به خواستی ک فکر میکنیم تمام خوب های دنیا

دراون جمع شده باید به هر ذلتی تن بدیم

افسوس ک آینده ی نزدیک (حسرت) تنها دستاورد

این باور خواهد بود.بی تردید در بیراهه ی خود ساخته

تنها تر از همیشه خواهیم بود!!!

دلتنگ کسی هستم

ک هیچ خیابانی رو با او قدم نزده ام!!!

اما او درتمام خاطرات من راه میرود

باید فرار کرد از این نسل آدم ها

اینها شما رو به جهنم انتظار عادت میدهند

تا در بهشت خودشان

با خیال راحت زندگی کنن!!